(2)
اختلاف در كرسى قدرت
روايت شده است كه روزى هارون الرشيد دو پسر خود محمّد و عبداللَّه (امين ومأمون) را ديد كه با يكديگر بازى مى كنند و مى خندند، رشيد نخست از اين موضوع خوشحال شد ولى همين كه آن دو از نظرش ناپديد شدند گريست.
فضل بن ربيع به او گفت: اى اميرالمؤمنين! چه چيزى به گريه ات واداشته است وحال آنكه جاى شادى است نه گاه اندوه؟
گفت: اى فضل؛ آيا اين شوخى و دوستى و مودّت ميان اين دو را ديدى؟ به خدا سوگند؛ كه اين دوستى به كينه و دشمنى تبديل خواهد شد و به زودى هر يك از اين دو حاضر است جان ديگرى را بگيرد و در ربايد كه پادشاهى عقيم است!
رشيد كه خلافت را براى آن دو به ترتيب و يكى را پس از ديگرى قرار داده بود چنين نگران بود، حال بنگر در مورد كسانى كه ترتيبى منظور نشده باشد و همگى چون دندانه هاى شانه در يك رديف قرار داشته باشند چگونه است!(2447)
2447) جلوه تاريخ در شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد: 258/4.
منبع: معاویه ج ... ص ...
بازديد امروز : 17358
بازديد ديروز : 23196
بازديد کل : 88886944
|