امام صادق علیه السلام : اگر من زمان او (حضرت مهدی علیه السلام ) را درک کنم ، در تمام زندگی و حیاتم به او خدمت می کنم.
مقدّمه مؤلّف رحمه الله

  مقدّمه مؤلّف

  رحمه اللَّه تعالى

   حمد و سپاس سزاوار خداوندى است كه خود را به ما شناسانده وحجّت‏ هاى خويش را به ما معرّفى نموده و محبّت خود و اوليائش را به ما الهام كرده و آن را بهترين عمل بندگانش قرار داده است ، و سلام و درود بى‏ پايان بر آخرين پيامبرش محمّد صلى الله عليه وآله وسلم و برگزيدگانش از خاندان پاك او باد .

   امّا بعد ، مؤلّف كتاب ، كمترينِ خدمتگزاران علم و دانش «احمد رضى الدين ‏موسوى تبريزى مستنبط» گويد : زمانى اين روايت را كه صدوق رحمه الله در كتاب «امالى» از پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم نقل كرده ، با دقّت مورد مطالعه قرار داده بودم كه آن‏ حضرت فرموده است :

خداوند تبارك و تعالى براى برادرم حضرت علىّ بن ابى طالب عليه السلام فضائلى قرار داده كه غير از خودش كسى نمى ‏تواند عدد آن را بشمارد ، هر كس فضيلتى از آن‏ فضائل را در حالى كه به آن اقرار دارد يادآورى كند خداوند گناهان گذشته و آينده ‏او را بيامرزد گرچه با گناه جنّ و انس وارد قيامت شود .

و هر كس فضيلتى از آن فضائل را بنويسد تا خطّى از آن نوشته باقى باشد فرشتگان براى او استغفار كنند .

و هر كس به فضيلتى از آن فضائل گوش فرا دهد خداوند گناهانى را كه با گوش‏ مرتكب شده ببخشد ، و هر كس به نوشته ‏اى از آن فضائل نگاه كند خداوند گناهانى را كه با چشم انجام داده بيامرزد .

سپس فرمود :

النظر إلى عليّ بن أبي طالب عليه السلام عبادة، وذكره عبادة، ولايقبل ايمان عبد إلّا بولايته والبراءة من أعدائه.

نگاه كردن به علىّ بن ابى طالب عليه السلام عبادت و ياد او عبادت است ، و ايمان كسى جز با ولايت آن حضرت و بيزارى از دشمنان او پذيرفته نمى ‏شود .(31)

   مؤلّف رحمه الله گويد : اينكه در روايت فرموده ‏اند : «خداوند گناهان آينده او را نيز ببخشد» يعنى به او توفيق توبه كردن مرحمت نموده و عاقبت او را بخير گرداند تا از اين جمله اجازه در نافرمانى و گناه كه از نظر عقلى زشت و ناپسند است لازم ‏نيايد .

   و روايتى را كه در اصول كافى نقل كرده است : ابى المعزا گفت : از حضرت‏ موسى بن جعفر عليه السلام شنيدم كه فرمود :

هيچ چيزى براى ابليس و لشكر او كشنده‏ تر از زيارت برادران ايمانى نيست ، وفرمود :

وإنّ المؤمنَين يلتقيان فيذكران اللَّه، ثمّ يذكران فضلنا أهل البيت عليهم السلام‏ فلا يبقى على وجه إبليس مضغة لحم إلّا تخدّد حتّى أنّ روحه لتستغيث ‏من شدّة ما تجد من الألم، فتحسّ ملائكة السماء وخزّان الجنان فيلعنونه ‏حتّى لايبقى ملك مقرّب إلّا لعنه، فيقع خاسئاً حسيراً مدحوراً .

وقتى دو نفر مؤمن يكديگر را ملاقات كرده و خدا را ياد مى ‏كنند و فضائل ما اهل ‏بيت را گفتگو مى ‏نمايند بر چهره ابليس گوشتى نمى ‏ماند مگر اينكه مى ‏ريزد تا آنكه‏ روح او از شدّت درد بفرياد مى‏ آيد ، فرشتگان آسمان و خزانه ‏داران بهشت آن را احساس كرده و او را لعنت مى‏ كنند و هيچ فرشته مقرّبى نمى‏ ماند مگر اينكه او را لعنت نمايد .(32)

   و روايت ديگرى كه در تفسير امام حسن عسكرى عليه السلام از پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم نقل شده ،كه فرمود :

اى امّت محمّد ؛ هنگام مصائب و گرفتارى‏ هاى خود محمّد و آل محمّد عليهم السلام رابياد آوريد تا آنكه به بركت ايشان خدا فرشتگان موكّل بر شما را بر شياطينى كه‏ شما را قصد كرده ‏اند يارى كند .

با هر يك از شما از طرف راست او فرشته ‏اى است كه حسنات او را مى ‏نويسد و از طرف چپ فرشته ‏اى است كه گناهانش را ثبت مى‏ كند ، و با او دو شيطان است از طرف ابليس كه او را گمراه مى ‏كنند ، وقتى آن دو شيطان در قلب او وسوسه ‏مى‏ كنند اگر ياد خدا كرد و ذكر شريف «لا حول ولا قوّة إلّا باللَّه العليّ العظيم ‏وصلّى اللَّه على محمّد وآله [الطيّبين]» را گفت ، آن دو شيطان سركوب شده ‏نمى ‏توانند فعّاليت كنند، نزد ابليس آمده شكايت مى‏ كنند كه ما خسته شديم ما رابه لشكرى مدد برسان، هزار نفر براى آنها كمك مى ‏فرستد، همينكه او را قصد مى ‏كنند ياد خدا كرده و صلوات بر محمّد و آل محمّد عليهم السلام مى ‏فرستد ، آنها راهى‏ براى نفوذ پيدا نمى كنند و نمى‏ توانند او را مورد حمله خود قرار دهند.

به ابليس مى‏ گويند : كسى غير خودت حريف او نيست ، تو و لشكرت به او حمله‏ كنيد تا بر او غلبه كرده و او را گمراه كنيد .

چون ابليس چنين اراده ‏اى كرد خداوند تبارك و تعالى به ملائكه‏ اش فرمايد : ابليس به همراه لشكرش بنده مرا هدف گرفته ‏اند ، به كمك او بشتابيد و با آنها بجنگيد .

در مقابل هر شيطان مطرودى صد هزار فرشته در حالى كه بر مركب‏هائى از آتش‏ سوارند و به دست آنها شمشيرهايى از آتش ، نيزه ، خنجر ، تير و اسلحه‏ هايى ازآتش است ، آماده نبرد شوند . فرشتگان آنها را با اين اسلحه ‏ها پى در پى ‏مى‏ كشند تا اينكه ابليس را اسير كرده اسحله را بر او قرار مى‏ دهند ، مى‏ گويد :خدايا ، به من وعده داده ‏اى كه تا وقت معلوم و معيّن مهلت داشته باشم .

خداوند به فرشتگان فرمايد : وعده كرده ‏ام او را نميرانم ولى وعده نداده ‏ام كه بر او اسلحه و عذاب و درد مسلّط نكنم ، شما او را با سلاح آتشين خود بزنيد و من اورا زنده نگه مى‏ دارم .

فرشتگان بر او جراحت‏هاى بسيار وارد كرده و رهايش مى ‏كنند ، ابليس بر حال‏ خود و اولاد كشته شده ‏اش در اين حال متأثّر و غمناك است و جراحات او را جز صداى كفر مشركين مداوا نمى‏ كند .

اگر آن شخص مؤمن بر طاعت خدا و ياد او و درود فرستادن ادامه دهد جراحت‏هاى ابليس برايش باقى بماند ، و اگر تغيير روش دهد و در مخالفت خدا وسرپيچى از فرامين او تلاش نمايد جراحات ابليس بهبود پيدا كرده و بر اين بنده ‏تسلّط پيدا كند و او را لجام نموده بر او سوار مى‏ شود ، سپس به شياطين گويد : بخاطر داريد آنچه ما از اين شخص كشيديم الآن ذليل و رام ما گرديده ، شما اكنون بر او سوار شويد .

سپس پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم فرمود :

فإن أردتم أن تديموا على إبليس‏ سخنة عينه وألم جراحاته، فداوموا على طاعة اللَّه وذكره، والصلاة على ‏محمّد وآله، وإن زلتم عن ذلك، كنتم اُسراء إبليس فيركب أقفيتكم بعض‏ مردته .

اگر مى ‏خواهيد جراحات ابليس بر او باقى باشد و دائماً متأثّر و غمناك باشد بر اطاعت خدا و ياد او ، و صلوات بر محمّد و آل محمّد مداومت داشته باشيد ، و اگر چنين نكرديد اسير ابليش گشته و بعضى از لشكريان او بر شما سوار شوند .(33)

   بعد از ملاحظه اين روايات دوست داشتم كه از درياى بيكران فضائل اهل‏بيت عليهم السلام قطره ‏اى گرفته و آن را به رشته تحرير درآورم و به مقدار فرصتى كه‏ هست تذكّر دهم و آن را كتاب «القطرة من بحار مناقب النبيّ والعترة عليهم السلام» ناميدم .

كيف يستوعب الكتاب سجاياه

وهل ينزح الركاء البحارا

چگونه اين كتاب مى‏ تواند كرامات و فضائل آنها را در برداشته باشد ؟ و آيا با پياله‏ كوچكى مى ‏شود آب دريا را كشيد ؟

شاعر ديگرى گفته است :

قطره نيارد صفت ز دريا ليكن

بر قدر خود كند حكايت دريا

ذرّه نيارد صفت ز خورشا ليكن

بر مثل خود كند روايت خورشا

ذرّه چه داند حديث طلعت خورشيد

پشّه چه داند رموز خلقت عنقاء

* * *

فلو نظر الندمان ختم انائها

لأسكرهم من دونها ذلك الختم

و اگر نديمان مهرى را كه بر ظرفها زده شده نگاه كنند ، همين مُهر آنها را بدون‏ آشاميدن مست خواهد كرد .

   و اين كتاب مستطاب را در زمانى كه در جوار اميرالمؤمنين عليه السلام در نجف‏ اشرف على مشرّفها آلاف التحيّة والثناء وطن داشتم گردآورى كردم ، نكات لطيف وتحقيقات باارزشى كه در آن يافت شود از بركات آن حرم مقدّس و فيوضات مولاو سرورم اميرالمؤمنين صلوات اللَّه وسلامه عليه است ، خدا و آن امام بزرگوار را بر اين‏ لطف و عطاى بزرگ سپاسگزام .

شاها من ار بعرش رسانم سرير فضل

مملوك آن جنابم و محتاج اين درم

گر بركنم دل از تو و مهر از تو بگسلم

اين مهر بر كه افكنم، اين دل كجا برم

* * *

سفينه دلم از مدح شاه پر گهر است

گواه حال بدين علم عالم العلّام

* * *

تطوف ملوك الأرض حول جنابه

وتسعى لكم لحظي بلثم ترابه

فكان كبيت اللَّه بيت علا به

تزاحم تيجان الملوك ببابه

   فيكثر عند الإستلام ازدحامها

أتاه ملوك الأرض طوعاً وأملتّ

مليكا سحاب الفضل منه تهلّلت

ومهما دنت زادت خضوعاً به علت

إذا ما رأته من بعيد ترجّلت

   وإن هي لم تفعل ترجّل هامها

پادشاهان روى زمين اطراف حرمش به طواف مشغولند ، و چشمان من به بوسيدن‏ خاك آن مكان سعى مى‏ كند .

از نظر شأن و عظمت همانند خانه خداست خانه‏ اى كه به آن برترى مى‏ يابند ، وتاج‏هاى شاهان عالم نزد درب آن با يكديگر برخورد مى ‏كنند .

و وقت استلام (كشيدن دست بعنوان تبرّك و بوسيدن) ازدحام زيادى است.

از روى ميل و اختيار پادشاهان مى‏ آيند درب خانه شاهى كه ابرهاى رحمت وبخشش از آسمان او بارش دارد .

و هر گاه نزديك شوند ، خضوع آنها زياد شده و به سبب آن برترى يابند ، و زمانى كه‏ او را از دور ببينند با قدم‏ها به طرف او آيند .

و اگر قدم‏ها اين كار را نكند صورتها بر روى زمين كار قدم‏ها را انجام دهند .

   و قبل از شروع در اصل كتاب مقدّماتى را به رشته تحرير درآورده و ذكر مى كنم :


31) امالى صدوق: 201 ح10 مجلس28، بحارالأنوار: 196/38 ح4، الدمعة الساكبة: 52/2، روضة الواعظين: 114.

32) الكافى : 188/2 ح7 ، الوافى : 651/5 ح 8 ، بحار الأنوار : 258/63 ح 131 و 263/74 ح 61 .

33) تفسير منسوب به امام حسن عسكرى عليه السلام : 396 .

 

    بازدید : 30621
    بازديد امروز : 0
    بازديد ديروز : 19417
    بازديد کل : 127587576
    بازديد کل : 88865807