امام صادق علیه السلام : اگر من زمان او (حضرت مهدی علیه السلام ) را درک کنم ، در تمام زندگی و حیاتم به او خدمت می کنم.
2 - دعاى عهد ديگر

(2)

دعاى عهد ديگر

جابر بن يزيد جعفى گويد : حضرت امام محمّد باقر عليه السلام فرمود :

  هر كس در همۀ عمرش يك بار اين دعا را بخواند ، در زمرۀ بندگان نوشته مى‏ شود و در دفتر حضرت قائم (صلوات الله عليه) بالا برده مى‏ شود ؛ وقتى قائم ما ، خروج كرد آن شخص را به اسم خودش و پدرش مى‏ خواند ، و اين نامه را به او مى‏ دهد و مى‏ گويد : بگير ؛ اين نامه ، عهدى است كه در دنيا با ما بسته‏ اى .

 اين سخن خداوند عزّوجلّ نيز به همين اشاره دارد : « إِلّا مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً »(7) «جز آن كسى كه نزد خداى بخشنده پيمانى فراهم كرده باشد» .

    با طهارت ، اين دعا را بخوانيد :

أَللَّهُمَّ يا إِلهَ الْآلِهَةِ ، يا واحِدُ ، يا أَحَدُ ، يا آخِرَ الْآخِرينَ ، يا قاهِرَ الْقاهِرينَ ، يا عَلِيُّ يا عَظيمُ ، أَنْتَ الْعَلِيُّ الْأَعْلى ، عَلَوْتَ فَوْقَ كُلِّ عُلُوٍّ ، هذا يا سَيِّدي عَهْدي وَأَنْتَ مُنْجِزُ وَعْدي ، فَصِلْ يا مَوْلايَ عَهْدي ، وَأَنْجِزْ وَعْدي ، آمَنْتُ بِكَ .

    وَأَسْأَلُكَ بِحِجابِكَ الْعَرَبِيِّ ، وَبِحِجابِكَ الْعَجَمِيِّ ، وَبِحِجابِكَ الْعِبْرانِيِّ ، وَبِحِجابِكَ السِّرْيانِيِّ ، وَبِحِجابِكَ الرُّومِيِّ ، وَبِحِجابِكَ الْهِنْدِيِّ ، وَأَثْبِتْ مَعْرِفَتَكَ بِالْعِنايَةِ الْاُولى ، فَإِنَّكَ أَنْتَ اللَّهُ لاتُرى ، وأَنْتَ بِالْمَنْظَرِ الْأَعْلى .

    وَأَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ بِرَسُولِكَ الْمُنْذِرِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ ، وَبِعَلِيٍّ أَميرِالْمُؤْمِنينَ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَيْهِ الْهادي ، وَبِالْحَسَنِ السَّيِّدِ وَبِالْحُسَيْنِ الشَّهيدِ سِبْطَيْ نَبِيِّكَ ، وَبِفاطِمَةَ الْبَتُولِ ، وَبِعَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ زَيْنِ الْعابِدينَ ذِى الثَّفَناتِ ، وَمُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْباقِرِ عَنْ عِلْمِكَ ، وَبِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ ، اَلَّذي صَدَّقَ بِميثاقِكَ وَبِميعادِكَ ، وَبِمُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ الْحَصُورِ الْقائِمِ بِعَهْدِكَ ، وَبِعَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الرَّاضي بِحُكْمِكَ ، وَبِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْحِبْرِ الْفاضِلِ ، اَلْمُرْتَضى فِي الْمُؤْمِنينَ ، وَبِعَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَمينِ الْمُؤْتَمَنِ، هادِي الْمُسْتَرْشِدينَ ، وَبِالْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الطَّاهِرِ الزَّكِيِّ ، خَزانَةِ الْوَصِيّينَ . وَأَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ بِالْإِمامِ الْقائِمِ الْعَدْلِ الْمُنْتَظَرِ الْمَهْدِيِّ ، إِمامِنا وَابْنِ إِمامِنا صَلَواتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ أَجْمَعينِ .

    يا مَنْ جَلَّ فَعَظُمَ و [هُوَ] أَهْلُ ذلِكَ فَعَفى وَرَحِمَ ، يا مَنْ قَدَرَ فَلَطُفَ ، أَشْكُو إِلَيْكَ ضَعْفي ، وَما قَصُرَ عَنْهُ عَمَلي مِنْ تَوْحيدِكَ ، وَكُنْهِ مَعْرِفَتِكَ ، وَأَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِالتَّسْمِيَةِ الْبَيْضاءِ ، وَبِالْوَحْدانِيَّةِ الْكُبْرى ، اَلَّتي قَصُرَ عَنْها مَنْ أَدْبَرَ وَتَوَلَّى .

    وَآمَنْتُ بِحِجابِكَ الْأَعْظَمِ ، وَبِكَلِماتِكَ التَّامَّةِ الْعُلْيا ، اَلَّتي خَلَقْتَ مِنْها دارَ الْبَلاءِ ، وَأَحْلَلْتَ مَنْ أَحْبَبْتَ جَنَّةَ الْمَأْوى ، وَآمَنْتُ بِالسَّابِقينَ وَالصِّدّيقينَ ، أَصْحابِ الْيَمينِ مِنَ الْمُؤْمِنينَ ، [وَ] الَّذينَ خَلَطُوا عَمَلاً صالِحاً وَآخَرَ سَيِّئاً أَلّا تُوَلِّيَني غَيْرَهُمْ ، وَلاتُفَرِّقَ بَيْني وَبَيْنَهُمْ غَداً إِذا قَدَّمْتَ الرِّضا بِفَصْلِ الْقَضاءِ .

    آمَنْتُ بِسِرِّهِمْ وَعَلانِيَتِهِمْ وَخَواتيمِ أَعْمالِهِمْ، فَإِنَّكَ تَخْتِمُ عَلَيْها إِذا شِئْتَ، يا مَنْ أَتْحَفَني بِالْإِقْرارِ بِالْوَحْدانِيَّةِ، وَحَباني بِمَعْرِفَةِ الرُّبُوبِيَّةِ ، وَخَلَّصَني مِنَ الشَّكِّ وَالْعَمى ، رَضيتُ بِكَ رَبّاً ، وَبِالْأَصْفِياءِ حُجَجاً ، وَبِالْمَحْجُوبينَ أَنْبِياءَ ، وَبِالرُّسُلِ أَدِلّاءَ ، وَبِالْمُتَّقينَ اُمَراءَ ، وَسامِعاً لَكَ مُطيعاً . (8)

 خدايا ؛ اى معبود معبودان ؛ اى خداى يگانه؛ و اى خداى يكتا ؛ اى از همۀ پيشينيان پيشين‏تر ؛ اى چيره‏ شونده و غالب بر همۀ قدرتمندان ؛ اى برتر و اى بزرگ ؛ تو خداى برتر و بلندمرتبه هستى، و برترى يافتى بر هر برترى ؛ اين است عهد من ، اى سرور من؛ و تو وفا كنندۀ وعدۀ من هستى ؛ پس مولاى من اين عهد مرا به مقصد برسان ، و به وعده‏ ام وفا فرما كه من به تو ايمان دارم .

    و از تو مسألت مى‏ كنم به حجاب عربيت ، و به حجاب عجميت ، و به حجاب عبرانيت ، و به حجاب سريانيت، و به حجاب روميت، و به حجاب هنديت؛ و با عنايات اوّليّه‏ ات ، معرفتت را در وجود من ثابت گردان ؛ زيرا تو خدايى هستى كه ديده نمى‏ شوى ، و تو در چشم‏ انداز برترى هستى .

    به تو تقرّب مى‏ جويم به وسيلۀ رسول و فرستادۀ بيم‏ دهندۀ تو - كه درود خدا بر او و آل او باد - ؛ و به حضرت على امير مؤمنان - درود خدا بر او باد - كه هدايت‏ كننده بود ؛ و به حسن ، آقا و سرور؛ و به حسين، شهيد؛ دو سبط پيامبرت و به فاطمۀ بتول؛ و به علىّ بن الحسين ، زينت عبادت پيشه‏ گان ، و صاحب پينه‏ ها(يى كه بر اثر عبادت بر بدنش عارض شده بود)؛ و به محمّد بن على، شكافندۀ علم تو ؛ و به جعفر بن محمّد صادق، كه ميثاق و ميعاد تو را تصديق نمود؛ و به موسى بن جعفر ، كه پارسا بود و به پيمان تو قيام  كرد ؛ و به علىّ بن موسى ، حضرت رضا كه راضى به حكم تو بود؛ و به محمّد بن على، دانشمند بافضيلت و مورد پسند در ميان مؤمنان ؛ و به علىّ بن محمّد، امين و امانت‏دار ، هدايت كنندۀ هدايت جويان ؛ و به حسن بن على ، پاك و پاكيزه ، گنجينۀ رازهاى اوصيا.

و به تو تقرّب مى‏ جويم (اى خدا؛) به وسيلۀ امام قيام‏ كنندۀ عدل‏ گستر؛ همان هدايت‏ شده‏ اى كه مورد انتظار است ؛ كه او امام ما و فرزند امام ماست ؛ درودهاى خدا بر همۀ آنان باد .

    اى آن كه باشكوه و بزرگ است، پس شايستۀ اين جلالت و عظمت است؛ در عين حال به بندگانش ترحّم مى‏ كند و آنان را عفو مى‏ نمايد؛ اى آن كه تقدير مى‏ نمايد و تقديرش دقيق است ؛ از ضعف خود ، و از كوتاهى عملم نسبت به توحيد و كُنه شناخت تو به تو شكايت مى‏ برم ؛ و به تو رو مى‏ كنم به وسيلۀ ناميدن سپيد ، و به يگانگى بزرگ ؛ كه كسى كه بدان پشت كند نمى‏ تواند بدان دست يازد .

    ايمان آوردم به بزرگترين حجابت، و به كلمات كامل عالى‏ رتبه‏ ات ؛ كه از آن‏ها اين دار دنيا و بلا را خلق نمودى، و آن كه را دوست داشتى به منزل بهشتى وارد گردانيدى . ايمان آوردم به سبقت‏ جويان و راست‏گويان؛ آنان كه از ميان مؤمنان، اصحاب يمين و سعادت ‏يافتگان‏ اند؛ و نيز به آن‏ها كه عمل شايسته و صالح را با عمل ناشايسته مخلوط كرده‏ اند ، اين كه سرپرست مرا غير آن‏ ها قرار مده، و بين من و آن‏ ها جدايى ميفكن؛ در فردايى كه رضا و خشنودى را مقدّم دارى با تمام شدن حكم و داورى .

    من به نهان و آشكار و پايان اعمال‏شان ، ايمان آوردم . پس همانا تو كار آن‏ها را ختم خواهى كرد هر گاه كه خواستى؛ اى آن كه بر من منّت نهادى و به يكتايى خويش، مقرّ و معترفم نمودى؛ و با شناخت مقام ربوبى خودت بر من لطف كردى ؛ و مرا از شكّ و كوردلى رهانيدى ؛ راضى گشتم به اين كه تو پروردگارم باشى ؛ و برگزيدگانت ، حجّت‏ هاى من باشند؛ و افراد محجوب ، پيامبران من باشند؛ و رسولان تو راهنمايان من گردند؛ و پرهيزگاران نيز فرمانروايان من باشند؛ كه آگاهانه، حرف شنو و مطيع تو هستم .


7)  سورۀ مريم ، آيه 87 .

8) مهج الدعوات : 398 ، بحار الأنوار : 337/95 ، نجم الثاقب : 782 .

 

 

    بازدید : 12513
    بازديد امروز : 15754
    بازديد ديروز : 18687
    بازديد کل : 128312531
    بازديد کل : 89246205