وليد دشمن پيامبر صلّى الله عليه وآله
قريشيان وقتى ديدند كه جناب ابوطالب با تمام وجودش از پيامبر صلّى الله عليه وآله حمايت مى كند نااميد شدند و بر آزار تازه مسلمانان و پيامبر افزودند. مراسم حجّ نزديك بود، آوازه دين پيامبر در بين قبايل عرب پيچيده بود. قريش نگران موقعيّت خودشان بودند، لذا نزد وليد بن مغيره كه مردى سالخورده و از ثروتمندان قريش بود رفتند.
اين شخص در بين قريش آن قدر عزيز بود كه به وى لقب وحيد و ريحانه قريش داده بودند. از او چاره كار را جويا شدند، وليد به آنها گفت: اى گروه قريش؛ اكنون موسم حجّ فرا رسيده و نمايندگان و مردم همه قبايل عرب به مكّه مى آيند. كم و بيش از كار محمّد صلّى الله عليه وآله چيزى شنيده اند، از شما در اين مورد پرسش خواهند كرد، شما سعى كنيد يك دل و يك زبان باشيد و گفتار گوناگون در مورد محمّد صلّى الله عليه وآله نگوييد.
شخصى به وليد گفت: اى ابو عبدشمس؛ چيزى بگو كه همه همان را بگوييم.
وليد گفت: شما پيشنهاد كنيد.
شخصى گفت: مى گوييم محمّد صلّى الله عليه وآله كاهن است.
وليد گفت: نه، ما كاهنان را ديده ايم، كلامش چون كلام كاهنان نيست.
گفتند: مى گوييم جن زده است.
باز وليد حرفشان را رد كرد.
گفتند: بگوييم محمّد صلّى الله عليه وآله شاعر است.
باز هم وليد رد كرد و گفت: اين را هم از شما قبول نمى كنند.
گفتند: به او نسبت ساحر مى دهيم.
وليد گفت: اين نسبت خوب است، همگى مى گوييم: محمّد صلّى الله عليه وآله ساحر است و با كلام سحرآميز خود ميان مردم تفرقه انداخته و برادر را از برادر جدا كرده است ...
با اين تصميم از هم جدا شدند و بعد به هر مسافرى كه مى رسيدند مى گفتند: به محمّد صلّى الله عليه وآله نزديك نشويد كه او ساحر است، و با كلام سحرآميز خويش فتنه انگيزى مى كند و برادر را از برادر و پدر را از پسر جدا مى كند و بين آنها اختلاف مى اندازد.(1)
______________________________________
1 - اعجاز پيامبر اعظم صلّى الله عليه وآله در پيشگويى از حوادث آينده: 317.
بازديد امروز : 109916
بازديد ديروز : 103604
بازديد کل : 143828648
|