عمروعاص و خالد بن وليد در جنگ خندق
از جابر بن عبدالله برايم نقل كردند كه مىگفت : موقعى كه من از خندق پاسدارى مىكردم متوجّه شدم كه سواركاران مشركين دور و بر خندق مىگردند، و در جستجوى محلّ باريكى از خندق هستند كه از آنجا گذشته و نفوذ كنند.
عمرو بن عاص و خالد بن وليد درصدد اين بودند تا از غفلت مسلمانان استفاده كرده و اين كار را انجام دهند. ما با خالد بن وليد برخورد كرديم كه همراه صد سوار در جستجوى محلّ باريكى از خندق بودند، و مىخواست سواران خود را عبور دهد كه ما به طرف آنها تيراندازى كرديم تا آنكه برگشتند.
از قول محمّد بن مَسْلَمه هم برايم نقل كردند كه مىگفت : در آن شب ، خالد بن وليد همراه صد سوار از ناحيه وادى عقيق خود را به مَذاد رساند، و مقابل خيمه پيامبر صلّى الله عليه وآله در آن سوى خندق ايستاد. من مسلمانان را متوجّه كرده و به عبّاد بن بِشر ـ كه سرپاسدار خيمه پيامبر صلّى الله عليه وآله بود و در حال نماز بود ـ بانگ زدم : مواظب باش غافلگير نشوى .
او به سرعت به ركوع و سجود پرداخت و خالد همراه سه نفر ديگر جلوتر آمد، و شنيدم كه مىگويند: اين خيمه محمّد است ، تيراندارى كنيد و شروع به تيراندازى كردند.
ما در اين طرف خندق و آنها در طرف ديگر خندق به مقابله پرداختيم و شروع به تيراندازى به يكديگر كرديم و ياران ما به كمكم آمدند و ياران ايشان هم به يارى آنها شتافتند. گروه زيادى از هر دو سو زخمى شدند و سپس در كناره خندق به حركت درآمدند و ما هم آنها را تعقيب كرديم ، و به هر پست نگهبانى كه مىرسيديم گروهى با ما راه مىافتادند و گروه ديگر همچنان پاسدارى مىدادند، تا به منطقه راتِج رسيديم . در آن جا دشمن مدّتى طولانى ايستاد، و منتظر بنىقُريظه شد تا به مركز مدينه حمله كند. ناگاه متوجّه شديم كه سواران سَلَمة بن اسلم بن حُرَيش كه مشغول پاسدارى از مدينه بودند، رسيدند و خود را به لشكر خالد زدند و به جنگ پرداختند. به اندازه دوشيدن ميشى بيشتر طول نكشيد كه ديدم سواران خالد پشت كردند و سواران سلمة بن اسلم آنها را تعقيب كرده تا جايى كه آمده بودند، بيرونشان كردند.(1)
_________________________________
1 - مغازى: 349/2.
بازديد امروز : 112768
بازديد ديروز : 103604
بازديد کل : 143831500
|