حيله ابوسفيان ، به دوستان خود در جنگ خندق
يك روز در جنگ خندق سركردگان كفّار تصميم گرفتند كه در روز آينده به صورت گروهى به مسلمانان حمله كنند. به اين جهت ابوسفيان بن حرب ، عِكرمة بن ابى جهل ، ضِرار بن خطّاب ، خالد بن وليد، عمرو بن العاص ، هُبيرة بن ابى وهَب ، نوفل بن عبدالله مخزومى ، عمرو بن عبد و نوفل بن معاويه ديلى همراه گروه ديگرى بر گرد خندق شروع به حركت كردند.
رؤساى غطفان هم ـ يعنى عُيينة بن حصن ، مسعود بن رُخَيله و حارث بن عوف ـ و رؤساى قبيله بنى سُليم ، و از بنى اسد طُلَيحة بن خُوَيلد نيز همراهشان بودند.
اين گروه پيادگان را پشت سر گذاشتند، و خود در جستجوى نقطه باريكى از خندق برآمدند تا از آنجا با اسبهاى خود به سوى پيامبر صلّی الله علیه وآله و اصحاب آن حضرت هجوم برند.
اتّفاقآ به جاى تنگى رسيدند كه مسلمانان از آن غفلت كرده بودند. آنها شروع به پراندن اسبان خود كرده و مىگفتند: اين مكر و حيله است و عرب هرگز چنين مكر و خدعهاى نمىكند و گفتند: مردى ايرانى همراه اوست كه او اين راهنمايى را كرده است . بعد گفتند: به هر حال چه كسى از اينجا عبور مىكند؟
عكرمة بن ابى جهل ، نوفل بن عبدالله، ضرار بن خطّاب ، هُبيرة بن ابى وهب و عمرو بن عبد از خندق عبور كردند، و ديگران همان طرف خندق ماندند و از آن عبور نكردند.
به ابوسفيان گفته شد: تو عبور نمىكنى ؟
گفت : حالا كه شما گذشتيد، اگر محتاج به ما شديد ما خواهيم آمد!
معاويه با درس آموختن از دلاورىهاى پدرش ! همواره در ميدانهاى جنگ دوستان و دلاوران لشكرش را به ميدان جنگ مىفرستاد و خود از شركت كردن در پيكار و وارد شدن در صحنههاى جنگ خوددارى مىكرد!
گاهى ديگران را با لباسهاى خود و به نام خود به ميدان جنگ مىفرستاد و از وجود بدلهاى معاويهنما استفاده مىكرد و گاهى كه مجبور مىشد به ميدان جنگ پا نهد، همچون ابوبكر و عمر فرار را بر قرار ترجيح مىداد.
معاويه در جنگ بدر نهتنها ميدان جنگ را خالى گذارد، بلكه از معركه هم فرار كرد و با پاى برهنه در حالىكه برادر و دائيش كشته شده بودند، خود را به مكّه رساند. جريان جالب فرار معاويه از جنگ بدر را نقل خواهيم كرد.
جريان حيلهگرىهاى ابوسفيان و به خطر انداختن او نزديكترين افرادش را نقل كرديم و گفتيم معاويه از او درس شجاعت! آموخته و در جنگها، ميدان جنگ را رها كرده و به نيرنگ و حيلهگرى پرداخته است .
ابوسفيان در جنگ تصميم گرفت نهتنها ميدان جنگ ، بلكه تمام دوستان و لشكريان را رها كرده و شبانه از جنگ فرار كند.
ولى تصميم ابوسفيان با شكست روبرو شده و دوستان او متوجّه شدند ابوسفيان قصد فرار دارد و مىخواهد همه را رها كرده و جان خود را از معركه جنگ نجات دهد. چون از تصميم ابوسفيان آگاه شدند از فرار او جلوگيرى كرده و همه باهم از جنگ خندق گريختند.
اين جريان جالب را نيز «مغازى» نقل كرده است كه به ذكر آن مىپردازيم :
بازديد امروز : 113490
بازديد ديروز : 103604
بازديد کل : 143832222
|